سیر و سلوک مهدوی(راه های تقرب به حضرت ولی عصر(عج)) پیوست2

پیوست2 سیر و سلوک مهدوی(راه های تقرب به حضرت ولی عصر(عج)

سلوک مهدوی

ارتباط با امام زمان(عج) و دیگر اولیاى الهى و نزدیک شدن به آنان نیاز به "سنخیت" با آنان دارد. به دست آوردن سنخیت با اولیاى الهى نیاز به تحقّق دو بُعد؛ یعنى، "معرفت" و "عمل" دارد. اگر کسى خود را به اولیاى الهى شبیه نمود، به لقاى آنان نیز واصل خواهد شد.
آنچه وظیفه ماست تشبه به آن حضرات و پیمودن راه آنان است . خداونداین مسأله را آیه 200 سوره آل عمران بیان فرموده: «یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواللّه‏ لعلّکم تفلحون؛ اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، صبر کنید و یکدیگر را به صبر وادارید و مرابطه نمایید و تقوا و خداترسى را پیشه سازید، باشد که رستگار شوید». امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: «صبر کنید بر اداى فرایض (یعنى در انجام تکالیف الهى استقامت داشته باشید) و در برابر دشمنان پایدارى کنید و با امامتان (که انتظارش را می کشید) مرابطه نمایید».قرآن راجع به حضرت مهدى و اصحاب ایشان می ‏فرماید: «الذین ان مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلوه وآتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهو عن المنکر؛ کسانى که اگر در زمین به آنان توانایى دهیم نماز را بپا داشته و زکات (به مستحق) بخشیده و به معروف امر نموده و از منکر نهى کنند».امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می ‏فرمایند: «این آیه براى آل محمد(ع) است؛ یعنى، مهدى(عج) و اصحاب او»

سلوک مهدوی


قسمت اول

چه کارهایی را انجام بدهیم که امام زمانی بشویم.

در بحث عرفان دو نوع عرفان وجود دارد، عرفان نظری و عرفان عملی.

آنهایی که عرفان نظری را می خوانند یک سری
حفظیات را حفظ می کنند. و یک سری مطالب و
اصطلاحات یاد می گیرند ، اما کسانی مثل ،حضرت امام ، آیت الله بهجت ، سید علی آقا قاضی ،و.. عرفان عملی راطی کردند، یعنی آنچه که خواندند ،دیدند و آنچه را که یاد گرفتند .عینی عمل کردند.

پس بهتر است برای سیر وسلوک به سمت امام زمان (عج) دنبال کسانی که به آن درجه رسیدند باشیم وببینیم
این افراد برای رسیدن به سیر و سلوک به سمت امام زمان (عج) چه  توصیه هایی دارند . یا این افراد چه کار هایی را انجام دادند که محضر امام زمان (عج) شرفیاب شدند و به آن مقامات عالیه رسیدند.

چند نمونه از افرادی که امام زمان (عج) رادیدند و
به محضر حضرت مشرف شدند را نام می بریم و سپس ویژگی های این افراد ، و توصیه هایی که  برای سیر و سلوک مهدوی دارند ، ان شاءالله خواهیم گفت.


قسمت دوم

یکی از کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شد علی بن مهزیار اهوازی بود.او  همواره در انتظار مراسم حج بود که به حج برود تا امام زمانش را ببیند بیست سفر حج به مکه رفت و آقایش راندید.کم کم نا امید شد و گفت اگر قرار باشد مولایم امام زمان (عج)
را نبینم سفر حج نمی روم.

در عالم رویا به او گفتند امسال برای بیست و یکمین باربه سفرحج بیا که امسال مولا وامام
زمان (عج) خودت رامی بینی.

دوباره سال بعد شد حساب وکتاب هایش را کرد وپول های شرعی راحساب کرد و همراه کاروان به سمت خانه خدا رفتند اعمال را انجام دادند صحرای عرفات بودند، اعمال سه روز حج تمتع را انجام دادند و حج تمام شد ولی علی بن مهزیار محضر امام زمان (عج) نرسید.

با خودش گفت در رویا این ها را به من گفتند و از آن طرف مراسم حج تمام شده ،پیش خودش گفت اشکال ندارد یک هفته دیگه هم  درمکه می مانم و اعمال عمره انجام می دهم شاید  امام زمان (عج) را ببینم یک هفته گذشت و اعمال را انجام داد، در کنار خانه خدا طواف انجام می داد و توسل و راز و نیاز می کرد که یک جوان خوش سیمایی از داخل خانه بیرون آمد. به علی بن مهزیار گفت از کجاهستی،گفت از عراق هستم.کدام بخش عراق ،گفت از اهوازش هستم. گفت که چه چیزی می خواهی ،گفت دیدار مولایم حضرت حجت بن الحسن امام زمان(عج) را می خواهم بعد آن فرد به علی بن مهزیار ،گفت امام زمان (ع) از شما پوشیده وپنهان نیست بلکه این گناهان و کردار شماست که باعث شده که امام زمان (ع) از شما پوشیده و پنهان باشد.

 اکثر کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شدند همین را شنیدند،چیزی که باعث شد نتوانیم محضر امام زمان برسیم و امام زمان (عج)را ببینیم ,گناهان ما است که باعث میشود محضر امام زمان نرسیم و دور باشیم. و اکثر آن افرادی که امام زمان (عج) را دیدند تقوا حفظ کردند و گناه نکردند تا به محضر ایشان
رسیدند.

⚜آن فرد به علی بن مهزیار گفت که به سمت کاروانت برو،وقتی خورشید غروب کرد و ستاره ها آشکار شدند بین رکن صفا و مروه  منتظرتو هستیم.علی بن مهزیار رفت و بعد وقتی که غروب شد به سمت صفا و مروه رفت ، آنجا آن فرد را دید و سوار بر شتر شدند و به سمت خیمه امام زمان (عج) رفتند.

 نیمه های شب شد گفت برخیز تا با هم نافله شب را بخوانیم از شتر پیاده شدند ونافله شب راخواندند(این جا ارزش نافله شب را می رساند که ،حتی وقتی انسان  محضر امام زمان (ع)هم می خواهد برسد نباید از نافله شب باز بماند) می گفت دشت ها راپشت سرهم طی کردیم و به جایی رسیدیم که از دور یک خیمه ای مشخص بود ، آن فرد به من گفت; علی بن مهزیار آن خیمه ای که الان می بینی خیمه ی امام زمانت است  باید از این جا ازشتر پیاده بشوی و برویی. علی بن مهزیار می پرسد اگر من از شتر پیاده بشوم افسار شترم راکجا ببندم؟ بعد آن شخص می گوید این حریم امام زمان (عج)حریمی است که جزء مومنین نمی توانند وارد آن بشوند.( می خواست به علی بن مهزیار بگوید وقتی می خواهی به محضر امام زمان برسی نباید به ظواهر و مادیات فکر کنی،. شتر تو  ارزشی ندارد مهم نیست.ا باید تعلقات مادی  را رها کنی و به محضر امام زمانت برسی.)

گفت افسارشتر رارها کردم رفتم بالای آن تپه ای که خیمه امام زمان(عج) وجود داشت.در خیمه را باز کردم
 
و.........


قسمت سوم

... در خیمه را باز کردم و جمال دل آرای امام زمان(ع) را دیدم. جلو رفتم و سلام کردم و امام زمان (ع) جواب داد .

بعد امام زمان (ع) به علی بن مهزیار گفت ؛ ما شب  و روز درانتظار آمدنت بودیم ، چه چیز دیدارما  را به تاخیر انداخت؟ دلیل این تاخیر چه بود ؟علی بن مهزیار  به امام زمان (ع) می گوید : من می خواستم به محضر شما بیایم اما راهنما نداشتم ؛ کسی نبود دستم را بگیرد و به سمت شما بیاورد.

امام زمان (عج) نگاهی به ایشان کرد و گفت کسی را پیدا نکردی که تو را راهنمایی کند آیا واقعا کسی نبود؟بعد امام زمان(عج)  با انگشتان خودش روی زمین خطی کشید.(این حالت امام زمان(ع)دربعضی ازتشرفات نقل شده که با دست  روی زمین خط و خطوطی می کشیدند یعنی این کار حضرت کنایه ازناراحتی ایشان است)

 دلایلی که علی بن مهزیار نتوانست به محضر امام زمان (ع) برسد (ممکن است ما هم به این دلایل به  محضر امام زمان (ع) نمی رسیم) امام گفتند : علی بن مهزیار دلیل اصلی که نتوانستید به محضر من  برسید این است که شما فقط نشستید اموالتان را جمع کردید؛ پول روی پول گذاشتید و پول هایتان را جمع کردید ؛نه انفاقی کردید ، نه به دیگران کمک کردید.
 
دلیل دوم ؛ شما بر بینوایان مومنان سختگیری کردید یعنی آن مومنانی که بینوا بودند فقیر بودند, نیاز مند بودند شما به آنها سختگیری کردید و کمک نکردید.

دلیل سومی که دیدار شما از من امام زمان (عج) به تأخیر افتاد این بود که شما قطع رحم کردید و به دیدار همدیگر نمی رفتید وصله ی رحم  انجام نمی دادید.

این سه دلیل باعث شد که نتوانید منِ امام زمان (ع) را درک کنید.

این را که امام زمان(ع)گفت : علی بن مهزیار دو بارگفت:  توبه، توبه، بخشش ، بخشش.

 امام زمان (ع) گفتند : که اگر استغفار بعضی
از شما برای بعضی دیگر نبود( یعنی بعضی از مومنین برای بعضی افراد استغفار نمی کردند) اگر این نبود,جزء آن شیعیان خالص که حرفشان با عملشان یکی است، بقیه  همه هلاک می شدند( ارزش استغفار دیگران برای دیگران رامی رساند)

اینجاست که می گویند تا می توانید برای دیگران استغفار کنید ، برای مومنان در نماز شب یا درجاهای دیگر استغفار کنید دلیلش این است که امام زمان (ع)
می گوید اگر استغفار شما برای همدیگر نبود،جزء شیعیان خالص بقیه شما هلاک می شدید. پس همیشه سعی کنید حتما در نماز ها و بعداز نمازها برای همدیگر استغفار کنید برای فامیل ، دوستان ، آشنایان ، دیگر مومنان طلب استغفار کنید.

پس نکاتی که از تشرفات علی بن مهزیار به محضر امام زمان(ع) یاد می گیریم این است که ما بهانه نکنیم  ،چون الان اگه به یک نفر بگوییم  چرا خودتان را تزکیه نفس نمی کنید؟؟ آیت الله بهجت، بحرالعلوم را ببینید یاد بگیرید!! می گویند این ها استاد داشتند و این را بهانه می کنند، ولی این جا امام زمان (ع)به علی بن مهزیار می گوید : عدم توفیق شما استاد و این چیزها نبود!!! عدم توفیق شما رفتار خودتان بود. خودتان قطع صله ی رحم کردید و به فقرا  کمک نمی کردید فقط دنبال مال اندوزی بودید، دلیلش این است که شما در سیر و سلوک موفق نمی شوید و مربوط به استاد و...  نیست.


قسمت چهارم

 نفر دوم که خدمت امام زمان (عج) مشرف شد و ایشان را دیدند کسی بود که همه ایشان رامی شناسند, این فرد شیخ مفیدبود. اسم او محمد بن محمد بن نعمان است . مفید  لقب اوست ، لقب مفید را  امام زمان(ع)به این فرد داد و به شیخ مفید معروف شد.

بعضی بزرگان می گویند: اگر مقام عصمت برای غیر از پیغمبران و ائمه جایز بود، برای شیخ مفید می شد این مقام عصمت را به کار برد. این قدر مقام شیخ مفید بالاست.

شیخ مفید 35سال ،ریاست و زعامت شیعیان و
رهبری فقهی ، سیاسی شیعیان رابه عهده داشت . البته درآن زمان حکومت شیعی نبود و مثل  الان  که ولایت فقیه داریم آن زمان نبود ,چون حکومت دست شیعه ها نبود, ولی رهبری دینی مردم را شیخ مفید بر عهده داشت.

حدود سی نامه از سمت ناحیه ی مقدسه ی امام زمان (ع)برای ایشان نوشته شد،خیلی افتخار بزرگی است که یک انسان حدود سی نامه  از محضر امام زمان (عج)دریافت کند.

جالب این است که  شخص امام زمان (ع) در بعضی از این نامه ها به شیخ مفید این طور می گوید: نامه ای به برادر استوار و ثابت قدم ، و دوست رشید و نیرومند ما شیخ مفید .

یعنی امام زمان (عج)به شیخ مفید برادر می گوید، ثابت قدم, بعد دوست می گوید. خیلی تعابیر بزرگی است که امام زمان (ع)به یک انسان چنین القابی بدهد.

و درنامه ای دیگر می گوید :سلام خداوند بر تو ای ولایتمدار و ای دوست مخلص ما در دین, ای کسی که در یقین به ما دارای امتیاز مخصوصی هستی .

این ها القابی است که امام زمان (عج) برای شیخ مفید (ره)دادند.

جالب این است بدانید شیخ مفید از جمله افرادی بود که در زمان غیبت کبری از مکان زندگی امام زمان (عج) مطلع بود.

یکی از نامه هایی که امام زمان(ع) برای شیخ مفید می نویسد : درکتاب بحار علامه مجلسی -ج
53,ص177این نامه آمده است، امام زمان (عج) می گوید: ای شیخ دعا و مناجات  تو را از جایگاهی که برای ما بر بلندای کوهی ناشناخته بر پا شده است شاهد بودیم. و حاجات تو را شفاعت کردیم و حاجات تو را مستجاب کردیم، حال به تازه گی از منطقه ی سرسبز و پردرخت به خاطر روی آوردن افرادی بی ایمان به آنجا،به منطقه ای کوهستانی آمدیم(یعنی امام زمان (ع)می گوید ما دریک منطقه ی سرسبزی بودیم ، اما یک سری افراد بی ایمان و دشمن ما، آنجا برای زندگی کردن آمدند ما به همین خاطر مجبور شدیم از آنجا نقل مکان کنیم و به این کوهستان ها بیایم ) می گوید از این جا هم به زودی می رویم و در دشتی هموار فرود می آییم که ازآبادانی دور نیست و دست ستمگران به ما نمی رسد ، ازما و تغییر مکان و احوال ما به تو خبر خواهد رسید.

یعنی اینکه یک انسان به مقامی می رسد که امام زمان (عج)به ایشان می گوید من کجا هستم و در کجا سکنی دارم. ....


قسمت پنجم

 الطاف بسیار مهمی که امام زمان(عج) به شیخ مفید داشت.

 داستان معروفی که؛  یک عده ازافراد روستایی نزد شیخ مفید آمدند و گفتند شیخ یک زنی در نزدیکی ما حامله است و مرده ،ما چه کارباید بکنیم؟

شیخ گفت که زن و بچه را با همدیگر دفن کنید، چون حرمت مرده واجب و نمی توانید شما شکم مادر را بشکافید بین  راه که می رفتند، یک اسب سواری رسید و گفت من را شیخ مفید فرستاده، شیخ مفید فتوایش عوض شد، گفت شکم مادر را پاره کنید و بچه را بیرون بیاورید و خود مادر را دفن کنید.

ازاین قضیه چند سالی گذشت و روستایی ها برای تشکر نزد شیخ مفید رفتند ، با بچه هم رفتند و به شیخ گفتند که بچه رامی شناسی گفت نه ! گفتند این بچه همانی است که شما فتوایت عوض شد و گفتی که این بچه را از شکم مادر بیرون بیاورند.

شیخ مفید گفت من که فتوایم عوض نشده بود گفتند ،  همان سواری که فرستادید و ....

بعد شیخ متوجه شدکه این سوار امام زمان (ع) و یا فرستاده ای از طرف امام زمان (ع) بود بعد ازاین با خودش گفت منی که نمی توانم یک فتوای درست بدهم برای چی چنین کاری انجام بدهم پس در خانه اش را بست و گفت من دیگر فتوا نمی دهم.

 بعد از مدتی از محضرامام زمان (عج) خدمت شیخ مفید نامه ای می رسد و میگوید: شیخ برشما لازم و واجب است که فتوایتان را بدهید و بر من امام زمان (ع) هم لازم است که بخواهم کاری بکنم که خطایی ازطرف شمانیفتد و خطای شمارا جبران بکنم.

این از جمله لطف هایی بود که امام زمان (عج) به شیخ مفید رحمة الله علیه کرده بود


قسمت ششم

عالم بعدی که محضر امام زمان (عج) مشرف شد
علامه سید مهدی بحرالعلوم بود ، که تقریبا سیصد و اندی سال پیش بود، زمان خیلی دور نبوده .

 لقب سید مهدی بحرالعلوم  را استادش به ایشان می دهد .

 یکی از تشرفات سید بحرالعلوم  که خدمت امام زمان (عج)رسید .

فردی به نام میرزای قمی بود که درقبرستان شیخان قم دفن است و بزرگان قم برای طلب حاجت سر قبر میرزا قمی می رفتند و برای ایشان قرآن تلاوت می کردند و حاجتشان را از میرزای قمی می گرفتند.ایشان عالم جلیل القدری بودند .

میرزای قمی می گوید من و سید مهدی بحرالعلوم با همدیگر هم درس و هم بحث بودیم او فردی عادی بود، مدتی از هم دور بودیم ، بعد از مدتی نزد او رفتم ، از این رو به آن رو شده بود و علمش فوق العاده زیاد شده بود سوادش خیلی بالا رفته بود ،گفتم آن زمانی که  باهم بودیم تو این قدر عالم  نبودی  ،چی شده که این جور شدی ؟!

گفت چرا اینطور  نشوم ! درحالی که شبی امام زمان(عج) را دیدم و امام من را به سینه خودش چسباند. ازآن موقع به بعد من علم زیادی گرفتم .(استادش هم به ایشان میگفت الحق  که تو بحرالعلوم هستی.)

ایشان چهار فرقه اهل سنت، شافعی ، مالکی ،حنبلی و حنفی تمام این فرقه های اهل سنت را حفظ بود و به هرکدام ازاهل سنت طبق فقه خودشان جواب می داد ، ایشان این قدر عالم بودند.

تشرفی که سید بحرالعلوم محضرامام زمان (ع) داشت.

یکی از شاگردان نزدیک بحرالعلوم می گوید روزی درخانه ،به سید کمک می کردم گفتم که درخانه چیزی برای خوردن نیست تا ازآن استفاده کنیم. (سید برنامه اش این بود که هرروز صبح طواف خانه خدا را انجام می داد به خانه می آمد و چایی و مقداری غذا مصرف می کرد و به محل درس می رفت). یک روز چایی را برایش آماده کردم داخل اتاقش بود که ناگهان  در زدند .

سید رفت و در را باز کرد دیدم مهمانی بود که سید او را خیلی احترام می کرد سید بحرالعلوم دست مهمان را بوسید و با نهایت تواضع و احترام مهمان را وارد خانه کرد و بعد این مهمان  حواله ای  دست سید بحرالعلوم داد و کارش که  تمام شد رفت. سید این حواله را داد دست خادم خودش گفت این حواله را بگیر و برو فلان مغازه صرافی که آنجاست و چند تا بار به تو می دهد (اقلام خوراکی و غیره...) با چند تا کارگر آنها را به منزل بیاور.

می گوید من رفتم مغازه صرافی و حواله را دادم و بارها را گرفتم و به خانه آوردم با خودم میگفتم  این صراف چه کسی است و قضیه ازچه قراراست؟ دوباره رفتم سمت مغازه صرافی، دیدم نه صرافی است نه مغازه ای .گفت از بحرالعلوم سؤال کردم  که این قضیه چی هست ؟ ایشان گفت این لطف امام زمان (ع) بود که به ما کرد.

سید بحرالعلوم کسی بود که برای رسیدن به امام زمان (ع) خیلی سختی ها و ریاضت ها کشید و مهم ترین کاری که برای رسیدن به امام زمان (ع) کرد ترک گناه بود .


قسمت هفتم

ازاین قسمت  هر فردی را که معرفی می کنیم خود این افراد به محضر امام مشرف شدند و دستور العمل هایی را داده اند که با این دستورها می شود به امام زمان(ع) رسید.

یکی ازاین افراد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی بود که پدرش به عتبات عالیات مشرف شد و به امامان معصوم توسل کرد که فرزندی به من بدهند که این فرزند در بحث دینی موفق بشود. و شیخ حسنی نخودکی اصفهانی به دنیا آمد.

شیخ حسنعلی نخودکی سیره ای که برای رشد
معنوی داشت این طور بود که در اول وقت خواندن نماز های واجب بسیار اهتمام داشت.نمازهایش را اول وقت و نافله های شبانه روزی را هم می خواند. چیزی که متاسفانه خیلی ازماها اصلا به آن اهمیت نمی دهیم.

نکته : صبح ها ، قبل ازاینکه نماز صبح را بخوانید نافله اش را که 2 رکعت است بخوانید که ثواب زیادی دارد. و یا نافله ظهر که 8رکعت است و بسیار توصیه شده که قبل اذان و بعد اذان ظهر بخوانید . و اگرکسی نتوانست همه ی رکعت ها را بخواند هر مقدارکه توان داشت بخواند.(نافله ظهر به نافله توابین معروف است برای کسانی که می خواهند توبه کنند) بعد از نافله شب ، نافله ظهرخیلی توصیه شده است.

شیخ نخودکی اصفهانی به نافله خواندن ، تهجد و به نمازشب خواندن خیلی اهمیت می داد حتی بعضی مواقع که در پشت بام نماز شب می خواند در زمستان و در سرما آن قدر درحالت رکوع می ماند که برف روی کمرش می نشست. (این قدر غرق در عبادت خدا بود.)

شیخ نخودکی سه ماه شعبان، رجب، رمضان راروزه می گرفت و لذت های حیوانی وشهوات را در این سه ماه کلا ترک می کرد. و درطی سال چندین اربعین و چله می گرفت . این قدر به مقامات بالا رسید بود که می گفت من به درجه ای رسیده ام که می توانم کاری بکنم مردم درخانه من را بزنند و حاجت بگیرند.

خودش میگوید ؛ علت اینکه به این مقام  و درجات رسیدم ؛ به برکت بیداری درشب ها ( شب زنده داری و نماز شب خواندن) مراقبت درانجام مستحبات و ترک مکروهات، و خدمت به سادات بسیار در مسیر سیر و سلوک برای من موفقیت آمیز بود .

شیخ نخودکی عادت داشت نیمه های شب که برای نماز شب بیدار می شد یک شعری رامی خواند میگفت:

زمانه برسر جنگ است یاعلی مددی
مدد زغیر تو ننگ است یاعلی مددی

گشود دو کار عالم به یک اشاره ی توست
زکار ما چه درنگ است یا علی مددی

شیخ حسنعلی نخودکی بعد از این ریاضت کشیدن ها و انجام این کارها ، خواست بعد از آن به کارهای مردم بپردازد و کارهای مردم را از طریق مادی و معنوی حل کند.( شیخ حسنعلی نخودکی به درجه ولایت تکوینی رسید که می توانست در امورات عالم تصرف کند.)

میگفت برای اینکه من به این مرحله برسم که کار مردم را راه بیندازم باید روزی و غذایم حلال باشد پس رفت دنبال کسب روزی حلال ، گفت برای پیدا کردن  روزی حلال یک سال ریاضت می کشم سختی تحمل می کنم تا به محضر امام زمان (ع)  برسم و از خود امام روزی می گیرم و کارم را شروع می کنم و ریاضت کشیدن ها را شروع کرد و بعد از یک سال به او الهام شد که فردا امام زمان (ع) در بازار خربزه فروشان اصفهان است برو و امام زمان(ع) را ببین ....

 

قسمت هشتم

.... شیخ حسنعلی نخودکی برای دیدن امام زمان
به بازار رفت و حواسش به اطراف بود که امام را ببیند. فهمید امام کنار یکی از دکه های خربزه فروشی آنجاست رفت جلو و امام زمان (ع) به او گفت چه می خواهی ؟ ،شیخ نخودکی به ایشان گفتند که سرمایه حلال برای تجارت می خواهم امام یک مقدار پول خرد به او داد شیخ نخودکی کمی ناراحت شد گفت من برای سرمایه گذاری پول می خواهم.

امام او را مرخص کرد و به او پول نداد. بعد از این بود که شیخ نخودکی تازه فهمید این امتحان امام زمان (ع) بوده است. ناراحت شد که ای کاش همان پول ها را می گرفتم. گفت عیبی ندارد، دوباره یک سال دیگر ریاضت کشید تا به محضر امام زمان (ع) برسد.

بعداز آن ماجرا فردایش به  مغازه ی خربزه فروشی رفت و گفت این کسی که اینجا می آید چه کسی است ؟ آن خربزه فروش گفت یک انسان خیری است که هر از چند گاهی می آید و به من سرمی زند و بعضی مواقع از لحاظ مالی کمک می کند.

شیخ بعد از یک سال ریاضت کشیدن دوباره پیش خربزه فروش رفت و امام را دوباره دید و حرف هایش را تکرار کرد امام باز هم همان مقدار پول خرد را به او داد ولی این بار شیخ نخودکی گرفت. می گفت با آن پول ها چند پایه مهر خریدم و در داخل کیسه ای ریختم و هر زمان که به پولی نیاز داشتم می رفتم و در بازار می نشستم و برای مشتری ها مهر درست می کردم و با همان مقدار پولی که می گرفتم کارها و زندگیم را سر وسامان می دادم.

نکته ای که اینجا بسیا ر مهم است اینکه شیخ نخودکی با آن همه مقامات عالیه و با آن همه فضیلت و عظمت یک آرزو داشت می گفت ای کاش تمام این ریاضت ها و اعمال و مستحباتی که انجام دادم به نیت قرب و نزدیکی به امام زمان (ع) بود . عالم به این بزرگی می گوید پشیمان و حسرت می خورم که چرا تمام اعمالم را برای نزدیکی به امام زمان (ع) انجام ندادم .


قسمت نهم

 کتاب دو هزار ختم مجرب و ختم های نخودکی اصفهانی برای استفاده کردن و رسیدن به سیر وسلوک کتاب خوبی است.

شیخ حسنعلی نخودکی برای سیر و سلوک مهدوی توصیه هایی داشتند

1 پرهیز شدید ازگناهان.

 گاهی وقتی اسم گناه می آید طرف می گوید من که شراب نمی خورم ربا نمی خورم و... پس یک کمی راحت تراست نه روایت داریم بدترین گناه دروغ است که اکثر ما متاسفانه به آن مبتلا هستیم همین دروغ های مصلحتی یا به دروغ هایی که در عرف جامعه مصطلح است. یکی ازاین دروغ های مصطلح درجامعه که دروغ هم حساب می شود تعارف کردن های ماست مثلا با یک دوست یا همسایه می رسیم دم در منزل می گوییم بفرما درحالی که اصلا ته دلمان نمی خواهیم طرف به خانه ی ما بیاید.این یک دروغ در اعمال ما نوشته می شود. یا طرف به رفیقش زنگ می زند می گوید سلام کجایی؟ خیلی دلم برایت تنگ شده است. درحالی که چنین نیست .

 وقتی می گوییم ترک گناه یعنی ترک تمامی این کارها ، خیلی باید حواسمان باشد.این بحث سنگین است یعنی انسان هزار تا کار خیر بکند و چنین گناه هایی هم انجام دهد نمی گوییم جهنمی می شود ، می گوییم به جایی نمی رسد فوقش یک انسان عادی است.

2.نماز اول وقت.

ایشان کارهای مستحبی خیلی انجام می داد ،روزانه یک دوره قرآن ختم می کرد ریاضت ها می کشید این کارها را انجام می داد اماخودش می گفت من چیزی را برای قرب به خدانزدیکتر شدن به خدا موثرتر ازنماز اول وقت ندیدم. تمام بزرگان ما به نماز اول وقت توجه داشتند.

مقام معظم رهبری در توصیه ای که به جوانان و مردم داشتند،می گفت در درجه اول ترک گناه و در درجه دوم نمازاول وقت اگرشد به جماعت ، این دو کار را انجام بدهید فرشته خواهید شد ،حتی بالاتر از آن.

دریکی ازحکمت های نهج البلاغه داریم که حضرت علی(ع) این روایت را می فرمایند: می گوید جوانی که می تواند گناه کند و گناه نمی کند کم تراز مجاهد در راه خدا نیست که شهید می شود همانا جوان معذب و با تقوا فرشته ای از فرشتگان خداست

3.خدمت به خلق.

خدمت به خلق را انجام بدهید. یک موقع است که شما به یک نفر کمک می کنید طرف هم پرور است و سوء استفاده می کند که این استثناء است.اما یک موقع است طرف از شما کمک می خواهد و می دانید قصدش سوء استفاده نیست و واقعا هم محتاج است آنجا تاجایی که ممکن است خدمت به خلق را انجام بدهیم.

4.احترام به سادات :  خیلی  به این موضوع توصیه داشت

5.تحصیل علم و معرفت.

احادیث فراوانی در بحث یادگیری علم داریم. سعی کنیم اگر شرایط تحصیل و ادامه تحصیل را داریم این کار را انحام دهیم و اگر شرایطش نبود با کتاب خواندن و مطالعه کردن علم خود را بالا ببریم .

در روایات هم آمده که برای تحصیل علم  (اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ . از گهواره تا گور ، دانش بجویید .) .علم آموزی هیچ وقت به ضرر انسان نیست.



قسمت دهم


تشرف سید علی قاضی

سید علی قاضی را ندیدیم  اما آیت الله بهجت را که دیدیم ! که چه حالات و معنویاتی داشتند سیدعلی قاضی استاد عرفان آیت الله بهجت بودند.

سیدعلی قاضی دردانه امام زمان (ع) بود. ایشان هر تغییر حالتی را که می خواست بدهد بلند بشود این طرف و آن طرف برود ورد زبانش یاصاحب الزمان(ع) بود ؛ این قدر با صاحب الزمان(ع) انس گرفته بود.

 وقتی شاگردان سیدعلی قاضی ازایشان سوال می کنند آیا شما به محضرامام زمان(ع) می رسید. ؟ سید علی آقای قاضی گفت کوراست آن چشمی که صبح ازخواب بیدار بشود و مولایش را نبیند.

یکی از بزرگان پیش ایشان رفت و گفت من می خواهم محضر امام زمان (ع) تشرفی داشته باشم سید علی قاضی یک ذکر و وردی را به او یاد داد. گفت در مسجد سهله این کار را نجام بده و ذکر و ورد را بخوان امام زمان (ع) را می بینی. گفت چند شب گذشت و داشتم ذکر را می خواندم. که کسی آمد و دستش را روی پشتم زد و گفت برای تشرف به محضر امام زمان (ع) آماده باش. یه دفعه  تمام وجودم را ترس فرا گرفت. نتوانستم آن مرتبه به سمت امام زمان بروم، التماس کردم که امام زمان(ع) من آماده نیستم و آن حالات گرفته شد.و آقا را هم ندید.

سید علی قاضی این فرد را روز بعد دید.گفت قبل از اینکه من سلام بدهم و حرفی بزنم؛ ایشان گفتند تو که هنوز محیا و آماده نشده ای برای چه زمان ملاقات می خواهی.

حتی یکی از بزرگان هم می خواست محضرامام زمان(ع) برسد به سیدعلی قاضی گفت برای من اجازه بگیر. ایشان به آن بزرگ گفت تو وقتی با خانواده خودت بدرفتاری می کنی چه طور می خواهی محضر امام زمان (ع)برسی.؟

سید علی قاضی می گفت وقتی این313نفرگرد امام زمان(ع) جمع شدند امام یک جمله ای به آنها می گوید که آنها با شنیدن آن جمله نسبت به وجود امام زمان (ع) کمی شک می کنند که او امام زمان(ع) است یانه؟ آن313نفر با آن مقام طی الارضی که دارند می روند اطراف زمین دور می زنند و متوجه می شوند نه جز خود ایشان کس دیگری امام زمان(ع) نیست.و دوباره دور ایشان می آیند.آن جمله ای که امام زمان (ع) به آن افراد می گوید را من می دانم .

خیلی تعبیر قشنگی است یعنی انسان به چنین مقام بالایی می رسد که امام زمان (ع) به او این چیز ها را یاد می دهد.

دستورالعمل های سید علی قاضی برای سیرو سلوک مهدوی


1.انس شبانه روزی با قرآن
2.توسل به ساحت آقا ابا عبدالله الحسین (ع).
 این توسل کردن به امام حسین (ع) آدم را به امام زمان (ع) می رساند

3وسل به حضرت عباس (ع).
ایشان می گفت طواف بین حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) ثوابش کمتر از طواف بین سعی و صفا و مروه نیست. این عقیده ایشان بود.

4.نمازاول وقت.
جمله معروف ایشان که می گفت اگر کسی نمازهای واجبش را در اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد من را لعن کند. (فکرکنید که چه می گوید این جا ارزش نماز اول وقت مشخص می شود.)

سعی کنید نمازهای اول وقت را به جماعت بخوانید و اگر نشد نماز عصر را موقع عصر و نماز عشاء را موقع عشاء. یعنی سعی کنید نمازها را جدا جدا و سر وقت خودش بخوانید که افضلیتش بیشتر است

5.توصیه به نماز شب بود.
علامه طباطبایی می گوید سید علی قاضی به من گفت فرزندم دنیا می خواهی نماز شب بخوان ، آخرت می خواهی نماز شب بخوان. پیغمبر خدا می گوید دروغ گو است آن کسی که می گوید: من نمازشب می خوانم ولی فقیرم چنین چیزی امکان ندارد. سید علی قاضی می گوید امکان ندارد کسی بدون نماز شب خواندن به درجات عالیه برسد.

 

 

قسمت یازدهم

ویژگی هایی که علامه طباطبایی برای سیر و سلوک به سمت امام زمان(ع) نقل میکند .و معتبر می دانستند


1انس همیشگی با قرآن داشتند .ایشان همیشه عادت داشت صبحگاهان، سحرگاهان غروب و شامگاهان یعنی بعد از نمازمغرب و عشاء قرآن می خواند(از نظر پزشکی  موقع غروب آفتاب نباید مطالعه کردچون برای چشم بسیار ضرردارد بعد غروب اشکال ندارد )علامه در همین موقع غروب هم قرآن می خواند به اومی گفتند برای چشم ضرر دارد می گفت نه قرآن ازاین قاعده مثتثنی هست قرآن نوراست و با خواندن آن نور چشم زیاد می شود

2.مورد دیگری که برای سیروسلوک به سمت امام زمان (ع)نقل می کردند عشق وارادت به ساحت ولایت بود (ولایت راازامیرالمومنین می توانیم بگیریم تابقیه اهل البیت )

3.ویژگی دیگری که ایشان داشت توسل به ساحت اباعبدالله الحسین(ع) بود .می گفتند توسل به امام حسین (ع) باعث می شود انسان سیر و سلوک راباسرعت بیشتری طی کند واثر فراوانی دارد تا به مقامات عالیه برسیم

4.مداومت ایشان به زیارت عاشورا و جامعه کبیره.▪️در ماه محرم و صفرهر روز زیارت عاشورا را با سلام و لعن صد بارمی خواند و زیارت جامعه کبیره هیچ وقت ترک نمی شد ما زیارت عاشورا را شاید زیاد بخوانیم اما زیارت جامعه کبیره را اهمیت نمی دهیم و نمی دانیم این زیارت از زیارت های مورد توجه امام زمان(ع) است اگر زیارت عاشورا فقط مال امام حسین (ع)است زیارت جامعه کبیره مال تمامی اهل بیت (ع) است و به خواندنش بسیارسفارش شده است

5.زیارت امام رضا (ع) و توسل به ساحت مقدس رضوی. ایشان رسم شان بود که تابستان ها به  منزلی که در جوار آقا داشتند می رفتند بعضی موقع دوستانشان می گفتند که برویم جایی که آب و هوای بهتری دارد و فقط برای زیارت به مشهد تشریف بیاورید می گفتند نه حیف است کجا برویم آدم جز حرم علی بن موسی الرضا(ع) کجا می تواند درد و دلش را بگوید و با امام رضا(ع) انس و آشتی برقرار بکند در یکی از سفرها یکی از حاضران پرسیده بود که آقا علامه طباطبایی شما هم مثل عامه مردم بر ضریح علی بن موسی الرضا (ع) بوسه می زنید ؟ایشان گفت نه تنها ضریح بلکه بر در و دیوارحرم هم من بوسه می زنم بعد گفتم  آقا الان حرم شلوغ است و نمی خواهد حرم برویم  گفت اشکالی ندارد ما هم یکی از این شلوغی ها!!

6.نکته دیگری که در راه سیر و سلوک مهدوی موفق شد اقامه عزادری ایام فاطمیه بود ایشان به مدت 10 شب در خانه خودش  مجلس عزا می گرفتند. و یک مداح و سخنران دعوت می کردند تا به عزاداری در رابطه با اهلبیت بپردازد.

 

 

قسمت دوازدهم

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

بعید است کسی ویژگی های ایشان را بخواند و عاشق این فرد بزرگ و عارف و حکیم نشود .

قبر ایشان در قبرستان شیخان قم است .

 ایشان در نجف درس می خواندند بعد به تبریز آمدند.بعد از اینکه آیت الله حائری یزدی حوزه ی قم را احیاء کرد ایشان آمدند و حوزه ی قم را رونق دادند درس سیر و سلوک و عرفان ایشان در قم بسیار مشهور بود و از شاگردان عارف بزرگ ملاحسین قلی همدانی بودند .

میرزا جواد آقای ملکی تبریزی کسی بود که  نماز های جماعت ایشان معروف بود و حضرت امام رحمة الله علیه و آیت الله بهاء الدینی از کسانی بودند که همیشه در نماز به ایشان اقتدا می کردند و یکی از اساتید حضرت امام ، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بود.

ایشان حالت خیلی عجیبی برای عرفان  داشت سه ماه رجب ،شعبان و رمضان را پی در پی روزه می گرفت و نیمه های شب که بیدار می شد تا نماز شب بخواند در همان رختخواب  از خوف خدا گریه می کرد (ایشان به یکی از بکائین عالم معروف بود) بعد بلند می شد می رفت حیاط به آسمان نگاه می کرد و این آیه ی : "ان فی خلق السموات والارض" را می خواند و گریه می کرد ، می رفت لب حوض می نشست و گریه می کرد وضویش را می گرفت می آمد سرسجاده اش که می ایستاد بسیارگریه و بکاء می کرد.

هنوز هم بسیاری از بزرگان ما در مسیر سیر و سلوک مهدوی به ایشان اقتدا می کنند.نفسشان قدسی بود در مجلسش که سخنرانی می کرد بعضی مواقع  جمله ای که می گفت مثلا میگفت : ای مردم بدانید یکی از صفات خداوند غفار است همین را که می گفت چندین نفر در مجلسش غش می کردند .( این قدرنفس ایشان  اثر داشت.)

▪️میرزا جواد آقای ملکی تبریزی وقتی که میخواست ازدنیا برود خضاب کرده بود جامعه نیکو پوشیده بود و در روز عید قربان بود وضو گرفته رفت به نماز ایستاد  تکبیرة الاحرام و الله اکبر را که گفت در همین حال روحش پر کشید و به عالم ملکوت رفت .

امام رحمةالله علیه مرتب سر مزار ایشان  می رفتند و با عمامه اش قبر میرزا جواد آقا را پاک می کرد و می گفت قربان قبرت بشوم که از قبر تو هم نور می بارد.

 بسیاری از بزرگان سرقبر ایشان می رفتند و فاتحه و یایس و الرحمن می خواندند و ب ایشان هدیه می کردند و حاجتشان را می گرفتند.

در رابطه با میرزا جواد آقا ملکی تبریزی چندین داستان مهم نقل شده است .از  جمله حضرت آیت الله سید جعفر شاهرودی می گوید :شبی درخواب دیدم که حضرت صاحب الامر(عج) در صحرایی به نماز جماعت ایستاده و جماعتی پشت سر ایشان اقتدا می کنند گفت من جلوتر رفتم تا دست امام زمان (ع) را ببوسم دیدم یک انسان جلیل القدر نزدیک امام و ملازم امام زمان (ع) است گفت قیافه اش را دیدم ولی به یاد نیاوردم خواب تمام شد و گذشت و گذشت به مشهد و تهران رفتم این فرد که درخواب دیده بودم پیدا نکردم به قم رفتم درمسجد فیضیه دریکی ازحجرات دیدم فردی درحجره تدریس می کند او همان فردی است که درخواب دیده بودم پرسیدم این چه کسی است گفتند این عالم ربانی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است رفتم که به ایشان سلام کنم میرزا جواد آقا پیش دستی کردند و مثل این که من را از قبل بشناسند گفت سلام حالت چه طور است ؟کی آمدی این برخورد گرمش باعث شد که من جز شاگردان میزا جواد آقا بشوم و سال های سال از محضرشان فیض ببرم.

اگر کتاب های ایشان را بخوانید بیشتر عاشق این فرد بزرگ می شوید. 1_کتاب رساله لقاء الله برای آن هایی که می خواهند مسیر خدا و مسیر سیر و سلوک را طی کنند خوب است.2_ کتاب أسرار الصلوة ایشان درشیوه نماز خواندن بسیار مؤثر است.3_المراقبات در کتاب المراقبات،برای هر ماه قمری اعمال و دستور عمل هایی دارد که ایشان در این کتاب  آورده است و مطالبش اخلاقی است و از مفاتیح الجنان بیشتر است.


قسمت سیزدهم

دستور عمل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی برای سیر و سلوک مهدوی

1.خواندن سه بارسوره توحید بعد هرنماز واجب و هدیه به امام زمان(ع)

2. خواندن دعای معرفت " اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ." که درقنوت نماز یاپس ازنماز بخوانید .

3.خواندن دعای عهد توصیه ایشان بود و خواندن دعای که پیش ازافطار خوانده می شود که دربرآورده شدن حاجات بسیار موثر است.

4.ویژگی دیگری که ایشان توصیه می کردند توسل مداوم به ساحت اهلبیت به ویژه امام زمان (ع) است. ایشان می گفتند که تمامی اهلبیت مشکلات را بر طرف می کنند به ویژه در عصر حاضر امام زمان (ع). به قول علامه طباطبایی تمامی ائمه رئوف هستند ولی رئوف بودن امام رضا (ع) یک چیز حسی است  و آدم حس می کند.

 


هرکدام ازاهلبیت نسبت به بعضی حاجت ها موثر ترند مثلا


1.توسل به آقا رسول الله (ص) و حضرت زهرا(ع) امام حسن (ع) و امام حسین (ع) برای طلب توفیق درطاعت و عبادت و کسب رضای حق موثرتراست

2توسل به امیر المومنین (ع)برای ایمن ماندن ازشر دشمنان و انتقام از ستمگران

3.توسل به امام سجاد (ع)برای ایمن ماندن از وسوسه ی شیاطین وایمنی از شر سلاطین

4توسل به امام باقر (ع)وامام صادق (ع) برای توفیق در امورات اخروی و معنوی و علمی

5.توسل به امام کاظم (ع) برای سلامتی و عافیت و شفای دردها وبیماری ها و دعای سریع الاجابة که ازایشان درمفاتیح الجنان است که دعای بسیار موثری است

6. توسل به امام رضا(ع)برای سلامت ماندن درمسافرت وسیر وسلوک معنوی

7.توسل به امام جواد (ع)برای توسعه رزق و روزی وبی نیازی از مردم. ایت الله کشمیری گفته اند به امام جواد سوره یس اهدا بکنید بعد حاجت خودتون را ازاین امام بزرگوار بخواهید

8.توسل به امام هادی(ع) برای توفیق یافتن برای نوافل و مستحبات و نیکی کردن به مردم واطاعت ازخدا

9.توسل به امام عسکری (ع)برای توفیق در امورات اخروی منظوراین است که از خدا بخواهیم مسیر نزدیک شدن به خدا رابرای ما هموار کند و توفیق ترک گناه را به ما بدهد

10توسل به امام زمان (ع) برای برآورده شدن تمامی حاجات چه معنوی و چه اخروی چون امام حاضر دراین عصر هستند تمامی حاجات از طریق ایشان برآورده می شود.

اینها بعضی از جنبه های سیر وسلوکی و توصیه های میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بود. این توصیه های یه شخصی بود ، که خودش  امام زمانش را درک کرد.

9 نظر

  1. manicuremanicuresays:

    I visit everyday a few blogs and blogs to read content, however this blog provides quality based writing.

  2. manicuremanicuresays:

    Hi there, I discovered your website by way of Google at the same time as searching for a related matter, your web site got here up, it seems to be great. I've bookmarked it in my google bookmarks. Hi there, simply turned into aware of your blog via Google, and located that it's really informative. I am gonna watch out for brussels. I will appreciate in case you continue this in future. A lot of other folks will probably be benefited from your writing. Cheers!

  3. WilheminaWilheminasays:

    Good day very nice blog!! Guy .. Beautiful .. Superb .. I'll bookmark your site and take the feeds also? I'm satisfied to search out a lot of useful information here in the submit, we want develop more strategies in this regard, thanks for sharing. . . . . .

  4. manicuremanicuresays:

    You really make it appear so easy along with your presentation however I find this topic to be actually one thing that I feel I might by no means understand. It seems too complicated and very large for me. I'm having a look ahead on your subsequent publish, I will try to get the cling of it!

  5. manicuremanicuresays:

    My spouse and I absolutely love your blog and find a lot of your post's to be what precisely I'm looking for. Do you offer guest writers to write content for you personally? I wouldn't mind producing a post or elaborating on a number of the subjects you write in relation to here. Again, awesome weblog!

  6. http://lynchfreeyzgfsr.jimdo.com/http://lynchfreeyzgfsr.jimdo.com/says:

    Hiya! Quick question that's completely off topic. Do you know how to make your site mobile friendly? My site looks weird when viewing from my iphone. I'm trying to find a theme or plugin that might be able to fix this problem. If you have any suggestions, please share. Thanks!

  7. kathleenlunnon.weebly.comkathleenlunnon.weebly.comsays:

    Currently it looks like Expression Engine is the top blogging platform out there right now. (from what I've read) Is that what you're using on your blog?

  8. Can you increase your height by stretching?Can you increase your height by stretching?says:

    I really like what you guys are usually up too. Such clever work and reporting! Keep up the amazing works guys I've added you guys to blogroll.

  9. Can Pilates make you look taller?Can Pilates make you look taller?says:

    Thank you for the good writeup. It in fact was a amusement account it. Look advanced to far added agreeable from you! By the way, how could we communicate?